قیمت با تخفیف : 109,000 تومان
ویژگی های محصول :
برگشت محصول تا ۲روز
ضمانت برگشت پول
پشتیبانی ۲۴ ساعته
دکتر محمد ابراهیم محجوب
- دكترای ديناميک سيستمها از دانشگاه اوتاوای كانادا
- استاد دانشگاه اميركبير
1. رنسانس اقتصادی آلمان
بدیهیترین فرمول اقتصادی قرن بیست و یکم در سرتاسر دنیا:
ساخت آلمان = کیفیت + برند + ارزشمندی
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی، کیفیت اجناس تولیدشده در آلمان بسیار پایین بود؛ مردم انگلستان، جنس آلمانی را بُنجل و کمدوام میدانستند و آلمان در اذهان عموم وضعیتی مشابه چین امروزی داشت! بهطوری که دولت بریتانیا نصب برچسب «ساخت آلمان» را در هنگام ورود محصولات آلمانی به خاک انگلستان الزام کردهبود بود تا مردم این کشور اجناس بیکیفیت آلمانی را تشخیص دهند و هوشمندانه خرید کنند!
اما در سال ۲۰۱۲ آلمان به فاصله کمی پشت سر چین و امریکا، در میان بزرگترین صادرکنندگان کالا در جهان، در جایگاه سوم ایستاد و با جمعیت ۸۰ میلیون نفری، درست به اندازه امریکای ۳۱۵ میلیون نفری، به جهان جنس میفروخت. صادرات آلمان در همان سال با جمعیتی حدود فقط ۶ درصد جمعیت چین، به اندازه ۷۰٪ صادرات این کشور بود و در حالی که بحران بدهی، کل اروپا را له کرده بود و اقتصاد اسپانیا و ایتالیا و فرانسه در حال فروپاشی بود، آلمان شکوفاترین اقتصاد منطقه یورو را داشت!
جالب است بدانید کمی بعد و در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ عبارت «ساخت آلمان» مورد احترامترین برند در زمینه کیفیت و ارزشمندی محصولات در سرتاسر جهان شناخته شد!
اما این معجزه اقتصادی چگونه اتفاق افتاد؟ چطور آلمان کوچک، توانست به الگویی برای اقتصادهای عظیم امریکا و روسیه و دیگر کشورهای توسعه یافته تبدیل شود و در نهایت، چه درسهایی در این رویداد تاریخی برای کشورهای در حال توسعه وجود دارد؟ پاسخ همه این سؤالات را در کتاب ارزشمند «رنسانس اقتصادی آلمان» نوشه جک اِوینگ، خواهید یافت.
شعار هماهنگ تمامی شرکتهای آلمانی در سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰ این بود: «ما هیچوقت ارزان نیستیم!»
* افرادی که در سال ۲۰۰۰ اقتصاد آلمان را مطالعه میکردند، به مدیران ارشد اقتصادی این کشور اعلام کردند که آلمان در برابر نیروی کارآفرینی سیلیکونولی هیچ حرفی برای گفتن ندارد و در فرایند توسعه اینترنت و تکنولوژی برخط، تماشاگر است. لذا توصیه نظریهپردازان این بود که آلمان باید حوزه تولید را رها کند و بهجای راهبرد ابلهانه و نابهنگام تأکید بر کیفیت، که به دلیل حقوق بالای کارگران آلمانی در مقایسه با کارگران چینی بسیار برای این کشور گران تمام میشد، عاقلانهتر است که امور تولید را به چین برونسپاری نماید.
عجیب و باورنکردنی است؛ اما به دلیل پافشاری دولتمردان آلمانی بر استراتژی تأکید بر کیفیت و برندسازی، این کشور تا همین پانزده سال پیش نیز یک اقتصاد رو به اضمحلال به شمار میرفت و با نرخ بیکاری ۱۲ درصدی، مالیات ۳۷ درصدی، نرخ رشد جمعیت منفی و معضلات بسیار دیگر دست و پنجه نرم میکرد.
اما کمتر از یک دهه بعد و در سال ۲۰۱۲ نشانههایی از شکوفایی اقتصادی در تولید ناخالص ملی این کشور بروز کرد و بیکاری در مناطق صنعتی آلمان به صفر رسید. دلیل این امر واضح است:
آلمانیها با پشتکار، صبر، انتخاب استراتژی درست و تعهد به برنامههای ریاضت اقتصادی صحیحی که دولتمردان برایشان ترسیم کرده بودند، توانستند مردم دنیا را متقاعد کنند که خریدن جنس باکیفیت واقعا ارزشش را دارد! حتی اگر شما آن کالا را با چند برابر قیمت کالای مشابه چینی بخرید!
بخش مهمی از افتخار این تحول، متعلق به برندهایی مانند دایملر، بیامو، آئودی، بوش، زیمنس، نیوهآ، سپ، دیاچال، آدیداس و ... است که همگی در حوزه تخصصی خود جزو با ارزشترین و محبوبترین برندها شناخته میشوند و باکیفیتترین محصولات و خدمات را به دنیا عرضه کردهاند.
برای مطالعه بیشتر درباره چگونگی طی این مسیر پرفراز و نشیب توسط آلمانیها و آگاهی از استراتژیها، برنامهها و نقشه راه آلمان در مسیر گذار از ورشکستگی به یکهتازی در اقتصاد صنعتی و تولیدی جهان، کتاب «رنسانس اقتصادی آلمان» را بخوانید و حتما این کتاب را به تولیکنندگان ایرانی هدیه بدهید چون قطعا برای آنها یک هدیه ویژه و بسیار ارزشمند است.
2. عوامل پیشرفت اروپای مدرن
موشکافی پیشرفت و توسعه قاره سبز:اروپا چگونه اروپا شد؟
اگر لشگر شما از هزاران سرباز باتجربه ولی ترسو تشکیل شده باشد، احتمالا موفق نخواهید شد. اما اگر جمعی از آماتورهای جسور و شیفته پیروزی را دور هم جمع کنید، قطعا میتوانید دنیا را فتح کنید!
شکلگیری اروپای مدرن امروز، نتیجه تلاش خستگیناپذیر و از خودگذشتگی پژوهشگران عادی، کارگرانی شیفته و مهندسان تازهکار و جسوری است که رویدادهایی مهم و مقاطع سرنوشتسازی را در تاریخ به نام خود ثبت کردهاند.
کتاب «عوامل پیشرفت اروپای مدرن» درباره تاریخ مردمی نوآور است. مردمی که برای توسعه صنایع از پشتیبانی آزمایشگاهها و برای توسعه دانش از پشتیبانی دانشگاهها برخوردار بودهاند و با پیوند صحیح بین مراکز علمی و بنگاههای صنعتی، توانستهاند برندهایی پیشتاز، اقتصادهایی ممتاز و دانشمندانی تأثیرگذار را به دنیا معرفی کنند.
سرگذشت حیرتآور این نقطه از کره زمین، تاریخی به بلندای گذار از جهالت قرون وسطی تا رسیدن به اوج پیشرفت و توسعه را روایت میکند. تاریخ بیمانند و پیچیدهای که تحولات عظیمی در نظام کشاورزی و تولید کارخانجات و بانکداری و چاپ و اتوموبیل و ... را دربر میگیرد.
نویسنده در این کتاب با ذکر مطالعات موردی و معرفی الگوهای پیشروی اقتصادی و صنعتی، درسهایی آموختنی و تجربیاتی ارزشمند را به مخاطب ارائه میدهد. در این کتاب درباره قدرت کارآفرینی در توسعه اقتصاد کشورها، نیروی نهادهای مردمی در توسعه فرهنگ، نیروی اختراعها و ابداعها در توسعه مرزهای دانش، نیروی جسارت در کشف دنیای جدید توسط بنگاههای پیشگام و نیروی چرخههای اقتصادی در توسعه جغرافیایی مرز کشورها صحبت به میان آمده است.
«عوامل پیشرفت اروپای مدرن» درباره زیمنس و رنو و رولکس و فیلیپس و لوفتهانزا و دهها برند دیگر اروپایی از شرق روسیه گرفته تا غرب انگلستان نوشته شده است و بهترین تجربیات از موفقترین شرکتهای دنیا را به رایگان در اختیار دانشجویان و اساتید و بازرگانان و تجار و تولیدکنندگان و مالکان کسبوکار ایرانی قرار میدهد و مطالعه آن برای هر کسی که به دنبال یادگیری و الگوبرداری از تجربه پیشروهای موفق است، مفید خواهد بود.
3. توسعه صنعتی بلوک شرق در دوره پساکمونیستی
کلاسترینگ اقتصادی، راهکار نجات کشورها در شرایط رکود
پس از فروپاشی شوروی و تقسیم جغرافیایی این امپراطوری به حوزههای سیاسی کوچکتر، شمال غرب آسیا شاهد شکلگیری کشورهایی با اقتصادهای خرد و کمتوان بود که دوران پساکمونیستی را به سختی میگذراندند و مردم این کشورها با گرسنگی و بیکاری و فقر دست به گریبان بودند. اما برخی از این کشورها با بهکارگیری الگوی جدید اقتصادی مبتنی بر همکاری و سرمایهگذاری مشترک به توسعه نسبی در حوزه صنعت و تکنولوژی رسیدند.
همکاری اقتصادی روسیه و اوکراین در شمال غرب آسیا بهترین نمونه از این توسعه مشترک است. در منطقه اروپای شرقی نیز وضعیت مشابهی وجود دارد و زبان تقریبا مشابه و فرهنگ یکسان، به کشورهای لهستان، مجارستان و جمهوری چک اجازه داده است که در یک خوشه اقتصادی قرار گرفته و با کمک هم، یک ائتلاف قدرتمند اقتصادی شکل دهند. به این نوع همکاریهای اقتصادی، کلاسترینگ یا خوشهبندیمیگویند.
کتاب «توسعه صنعتی بلوک شرق در دوره پساکمونیستی» به بررسی شیوههای متفاوت ایجاد ائتلاف اقتصادی توسط روسیه و اوکراین به عنوان یک خوشه و لهستان، مجارستان و جمهوری چک به عنوان خوشه دیگر پرداخته است و نشان میدهد که چطور یک هدف مشترک اقتصادی در دو منطقه متقاوت و با دو رویکرد واگرا اجرا شده و در هر دو صورت نیز موفق عمل کرده و نتایج درخشانی بر جای گذارده است.
این کتاب با بیان تجربه واقعی کشورها و رویکرد تحلیلی مبتنی بر اطلاعات آماری، منبع بسیار خوبی است برای دانشجویان و پژوهشگرانی که قصد دارند الگوی مشابهی را برای ایران و کشورهای همسایه تصویر کرده و برای رشد اقتصادی کشورهای منطقه خاورمیانه مدل مبتنی بر ائتلاف اقتصادی ارائه دهند.
منظور از ائتلاف اقتصادی یا کلاسترینگ اقتصادی این است که چند کشور با وجوه اشتراک اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، زبانی، جغرافیایی یا ... در قالب یک کارگروه، برنامههای اقتصادی و پروژههای اجرایی مشترک را در نظر گرفته و بر اساس یک طرح تقسیم کار و تقسیم سرمایهگذاری، هریک به نوبه خود برای به ثمر رسیدن این برنامهها و بهرهمندی از بخش مشخصی از سود حاصله تلاش نمایند. این روش در صورت اجرای صحیح ممکن است به ظهور یک قطب اقتصادی چندملیتی منجر شود که در قالب ایجاد شرکتی چندملیتی یا برندی بینالمللی بروز میکند. در واقع کلاسترینگ در برخی مواقع منجر به Joint Venture میگردد.
شرکت افسانهای سونیاریکسونحاصل یک کلاسترینگ بینالمللی موفق بین ژاپن و سوئداست. همچنین شرکت ائتلافی Japan Displayیک نمونه منحصربفرد از همکاری ملی شرکتهایژاپنیسونی، توشیبا و هیتاچی در صنعت تحقیق، توسعه و تولید صفحات نمایشگر با تراکم پیکسلی بالا است که برای مقاله با رقبای کرهای مانند سامسونگ و الجی شکل گرفت.
در ادامه به برخی از سرفصلهایی که در کتاب توسعه صنعتی بلوک شرق در دوره پساکمونیستی آمده است اشاره میکنیم:
· ائتلاف راهبردی بینالمللی فرصتی برای رشد بنگاههای بومی
· شبکههای صنعتی بینالمللی در میانه فرایند مدرنسازی با رهبریت بومی
· درک پیوند میان شرکتهای فراملیتی و بازسازی و تجدید ساختار صنعتی
· معرفی مدلهای مبتنی بر انحصار چندقطبی
· جداسازی عمودی، ادغام و بازادغام هولدینگها
· نقش سرمایهگذاری مستقیم خارجی در توسعه صنعت و اقتصاد
· رشد بنگاهی از طریق کارآفرینی و همسویی شبکهای
· و ...
در انتها لازم به ذکر است که ترجمه روان این کتاب با همت و تلاش استاد ارجمند و صاحبنظر اقتصادی کشور، جناب آقای محمدابراهیم محجوب انجام شده که با دقت نظر بالای ایشان همراه بوده و این کتاب را به منبعی موثق برای کارشناسان و برنامهریزان صنعتی و اقتصادی کشور تبدیل کرده است.
مولف | دکتر محمد ابراهیم محجوب (دكترای ديناميک سيستم‌‏ها از دانشگاه اوتاوای كانادا / استاد دانشگاه اميركبير) |
مترجم | |
تعداد صفحات | 216+408+201 |
سال چاپ آخر | 1397 |
نوع قطع | 3 کتاب در قطه وزیری |
نظر شما چیست ؟